دلم تنگ شده است
چند روزی است دلم نه برای آن روزها
که برای آنچه درونم ، حسش گاهی زنده می شود
تنگ است .
دلم برای آن اعداد گاهی بی معنی سنم تنگ است
برای رویایی بودن
بی کله گی ها
ترس از پیری
برای سعی در کمتر مشابه شدن با دیگران
آری دلم برای جسور بودن تنگ است .
دلم برای خود تنهایم تنگ شده است.
عجب
من که هیچوقت دلم برای تنهایی تنگ نمیشه
چون همش همرامه
بهم سر میزنی؟
دلم اونقدر گرفته که نمیدونم چی باید بگم . دل نوشته ی زیبایی بود . خوشحال میشم به منم سر بزنید .