ای ناخدا
بوسه بر بادبان ها بزن
بوسه بر بازوان موج هایی بزن
که برای در آغوش گرفتن آسمان
تو را همراهی می کردند
ای ناخدا
تا چشم کار می کند
برای ستاره ها اشک بریز
که ناز آسمان هنوز محتاج چشمک ستارگان است
تو مغرور همیشگی دریاها
اسبانت را زین کن
که سفیدترین ها انتظار نبرد تو را می کشند
با دوربینت همه دریاها را بگرد
شاید خدا هنوز زنده باشد...
درآرامش کامل هستم!
از آموختههای جدیدم است.
در کنار تمرین آرام بودن ( هرچند کمکم جزیی از وجودم شده) چیزهای جدید دیگهای را هم ممارست میکنم
موقع روشن کردن سیگار و کشیدنش سرم رو بالا بگیرم ،کمی بالاتر از هنگامی که راه میروم.
و ناخرسند نباشم( از هیچ چیز) و
................
و من تا چه اندازه شاگرد مستعد و راحت النتقالی هستم به همان اندازه فراموش کار و سر به هوا
و اگر استاد میدانست چه میزان شیفته سر به هوایی و یادگرفتنم شاید کمتر مقاومت میکرد در برابر چشمانم!
و من میآموزم که چطور دختر صبور و نسبتا مطیعی باشم
چه بسیار باید بیاموزم این روزها
آخر فردا، نه پس فردا نامزدیام سه ماهه میشود.